سلام دوست جونام.مدت زیادی بود روزمرگی واستون ننوشته بودم.
همگی خوب و خوش شاد و اینا هستین؟
این مدت 1 عالمه اتفاقای جور واجور افتاد...جاتون خالی رفتم شب یلدا مشهد.آی چسبیدااااااااااااااااااا...
خلاصه کلی مشهد بودمو بعدم باز شوت شدم تبریز.
راستی خونمو عوض کردم.الان اومدم 1 جای قینقولی جوجوهی
وای این روزا دلم احساس میکنه که کاشکی میشد یکی پیدا میشد که هم من اونو دوست داشته باشم هم اون منو...اه...چرا همیشه عین معادله مجهول داره این دوست داشتنا
دوست جونام واسه 1 مساله ای خیلی دعا کنین...یه چیزی مشهد گم شده بود دعا کنین پیدا شه.
راستی دیدییییییییین...مطالب قبلیم اومدن بالاخره.اما عکساش حذف شده.
چند روز پیش تولد بابام بود و فرداش سالگردش...
تو هواپیما میخواستم این اقا بغل دستیمو خفه کنما...هی میخواست سر بحث رو وا کنه...از اخر خودمو زدم بخواب و خلاااااااااااااص
وای بچه ها امتحانامون داره شروع میشه.1 هندسه داریم یعنی دهن ادمو قشنگ صاف و صوف میکنه
دعا کنین امتحانامو خوب بدم.
این ترم بنا به دلایلی که همش رو اعصابم ورجه ورجه میکردن نتئنستم خوب درس بخونم.اما خدا رو شکر دیگه الان تو تنهایی در ارامش خالصمممممممممم
نظرات شما عزیزان: