"نشنیدن"
خودم بدرقه ات کردم وقت رفتن؛
تو فقط لبخندم را دیدی، اما تمام کوچه بعد از تو نمناک اشکهایم شد،
دیگر عادت کرده ام به نبودنت...
حرفهایی هست برای نگفتن و واژه هایی که هربار بغض میشوند؛ بارها و بارها گفته ام و نشنیدی، امروز دیگر خسته از گفتن،
تمام دردهایم را واژه به واژه نوشتم
نگو که از کاغذ هم ناشنواتری!
این دروغ تازه را دیگر باور نمیکنم...
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
`*•. At!-T.N.T ?`*•.
و آدرس
ati-t.n.t.LoxBlog.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.